این مطالعه با هدف بررسی فرایندهای دیاژنتیکی، میکروفاسیس و دلایل ژئوشیمیایی تأییدکننده کانی شناسی اولیه نهشته های کربناته سازند آسماری به سن الیگو- میوسن در برش سطحی تاقدیس ریگ واقع در میدان نفتی کوه ریگ صورت گرفته است. در این منطقه سازند آسماری با 364 متر ضخامت بهصورت چکیده کامل
این مطالعه با هدف بررسی فرایندهای دیاژنتیکی، میکروفاسیس و دلایل ژئوشیمیایی تأییدکننده کانی شناسی اولیه نهشته های کربناته سازند آسماری به سن الیگو- میوسن در برش سطحی تاقدیس ریگ واقع در میدان نفتی کوه ریگ صورت گرفته است. در این منطقه سازند آسماری با 364 متر ضخامت بهصورت یک توالی از سنگ های کربناته نازک، متوسط و ضخیم لایه تا توده ای بیرونزدگی پیدا کرده است. بر اساس بافتهای رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فوناهای موجود، 12 میکروفاسیس مختلف کربناته شناسایی شده است. این میکروفاسیس های کربناته در چهار زیرمحیط پهنه جزر و مدی، لاگون، سدی/ شول و زیرمحیط دریای باز تشکیل شده است. نبود نهشتههای توربیدایتی، کمربند ریفی و تغییر تدریجی رخسارهها نشان میدهد که سازند آسماری در یک محیط رمپ کربناته تک شیب (هموکلینال) نهشته شده است. فرایندهای اصلی دیاژنتیکی شناسایی شده شامل دولومیتی-شدن، سیمانی شدن، میکرایتی شدن، انحلال، فشردگی و جانشینی می باشند. شواهد پتروگرافی و تغییرات عناصر اصلی و فرعی و مقایسه آن با محدوده هایی که توسط محققین مختلف برای کانی شناسی کلسیتی و آراگونیتی ارائه شده اند حاکی از کانی شناسی اولیه آراگونیتی برای کربنات های سازند آسماری است. نسبت Sr/Na بالا، کانی شناسی اولیه آراگونیتی را پیشنهاد می کند. تغییرات Sr و Na در مقابل Mn تبدیل کانی شناسی اولیه آراگونیتی به کلسیت طی دو مرحله ثبات دیاژنتیکی را تأیید می-کند. رسم تغییرات نسبت Sr/Ca در مقابل Mn نشان می دهد که سنگ آهک های آسماری تحت تأثیر دیاژنز متئوریکی در یک سیستم بسته تا نیمه بسته دیاژنتیکی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
سازند آسماری در برش چینه شناسی تنگ گناوه در یال جنوبی تاقدیس میش با ستبرای 366 متر ضخامت است و بطور عمده از تناوب سنگ آهک های رسی با سنگ آهک های بسیار ضخیم، ضخیم و متوسط لایه گاه همراه با میانلایه های دولومیتی تشکیل شده است. مرز زیرین این سازند با سازند پابده تدریجی و چکیده کامل
سازند آسماری در برش چینه شناسی تنگ گناوه در یال جنوبی تاقدیس میش با ستبرای 366 متر ضخامت است و بطور عمده از تناوب سنگ آهک های رسی با سنگ آهک های بسیار ضخیم، ضخیم و متوسط لایه گاه همراه با میانلایه های دولومیتی تشکیل شده است. مرز زیرین این سازند با سازند پابده تدریجی و مرز فوقانی آن با سازند گچساران بصورت هم شیب و همراه با گسستگی سنگ شناسی می باشد. در این مطالعه، توالی کربناته در برش تنگ گناوه بر مبنای جنس، تغییر ضخامت لایه ها و رنگ به سه واحد سنگ شناسی تقسیم شده است. در مطالعات زیست چینه ای 28 گونه متعلق به 41 جنس از فرامینیفرها شناسایی و 4 زون زیستی و یک زون مبهم براساس زون بندی لارسن و همکاران 2009 شناسایی و معرفی گردید. براساس مجموعه فسیلی و زون های زیستی شناسایی شده سن سازند آسماری در برش مورد مطالعه الیگوسن (روپلین - شاتین) - میوسن پیشین (آکی تانین -بوردیگالین) تعیین شد.
پرونده مقاله
تاقدیس سرکان در پهنه رسوبی - ساختاری لرستان و در کمربند چینخورده رانده زاگرس قرار میگیرد. هندسه و کینماتیک چینها در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. سازندهای رخنمون یافته در این تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند. در این پژوهش، با چکیده کامل
تاقدیس سرکان در پهنه رسوبی - ساختاری لرستان و در کمربند چینخورده رانده زاگرس قرار میگیرد. هندسه و کینماتیک چینها در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. سازندهای رخنمون یافته در این تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند. در این پژوهش، با استفاده از تفسیر نیمرخهای لرزهای و رسم چهار نیمرخ ساختاری و محاسبه پارامترهای هندسی، به بررسی هندسه و تحلیل سبک دگرریختی تاقدیس و نقش سطوح جدایشی بر سبک چینخوردگی آن پرداخته شده است. ساختار این تاقدیس تحتتاثیر دو سطح جدایش قرار میگیرد که سازند فلیشی امیران بهعنوان سطح جدایش بالایی و سازند شیلی گرو نیز بهعنوان سطح جدایش میانی است. ضخامت زیاد سطح جدایش بالایی باعث جابجایی به سمت جنوبغرب محور تاقدیس سطحی نسبت به تاقدیس عمقی شده است. بررسیهای انجام شده بر روی پارامترهای هندسی و نیمرخهای ساختاری تاقدیس سرکان نشاندهنده نامتقارن و استوانهای بودن این تاقدیس است و از لحاظ فشردگی و نسبت ابعادی به ترتیب در رده، باز تا ملایم و پهن قرار میگیرد.
پرونده مقاله
تاقدیس سرکان در پهنه رسوبی - ساختاری لرستان و در کمربند چینخورده رانده زاگرس قرار میگیرد. هندسه و کینماتیک چینها در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. سازندهای رخنمون یافته در این تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند. در این پژوهش، با چکیده کامل
تاقدیس سرکان در پهنه رسوبی - ساختاری لرستان و در کمربند چینخورده رانده زاگرس قرار میگیرد. هندسه و کینماتیک چینها در این پهنه توسط گسلهای راندگی و سطوح جدایشی کنترل میشود. سازندهای رخنمون یافته در این تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند. در این پژوهش، با استفاده از تفسیر نیمرخهای لرزهای و رسم چهار نیمرخ ساختاری و محاسبه پارامترهای هندسی، به بررسی هندسه و تحلیل سبک دگرریختی تاقدیس و نقش سطوح جدایشی بر سبک چینخوردگی آن پرداخته شده است. ساختار این تاقدیس تحتتاثیر دو سطح جدایش قرار میگیرد که سازند فلیشی امیران بهعنوان سطح جدایش بالایی و سازند شیلی گرو نیز بهعنوان سطح جدایش میانی است. ضخامت زیاد سطح جدایش بالایی باعث جابجایی به سمت جنوبغرب محور تاقدیس سطحی نسبت به تاقدیس عمقی شده است. بررسیهای انجام شده بر روی پارامترهای هندسی و نیمرخهای ساختاری تاقدیس سرکان نشاندهنده نامتقارن و استوانهای بودن این تاقدیس است و از لحاظ فشردگی و نسبت ابعادی به ترتیب در رده، باز تا ملایم و پهن قرار میگیرد.
پرونده مقاله
در این پژوهش زیست چینه نگاری زیستی سازند گورپی در برش چناره (پهنه لرستان) مطالعه شده است. ضخامت سازند گورپی در برش مورد مطالعه 140 متر بوده و شامل سنگآهک، سنگآهک مارنی و مارن میباشد. این سازند بهطور همشیب اما با تغییر شدید سنگشناسی روی سنگآهکهای سفید سازند ای چکیده کامل
در این پژوهش زیست چینه نگاری زیستی سازند گورپی در برش چناره (پهنه لرستان) مطالعه شده است. ضخامت سازند گورپی در برش مورد مطالعه 140 متر بوده و شامل سنگآهک، سنگآهک مارنی و مارن میباشد. این سازند بهطور همشیب اما با تغییر شدید سنگشناسی روی سنگآهکهای سفید سازند ایلام و در زیر ماسهسنگهای سازند امیران قرار دارد. برمبنای روزنداران شناور هفت زون زیستی تشخیص داده شد که عبارتند از: Globotruncanita elevata Partial range Zone (کامپا نین پیشین)، Globotruncana ventricosa Interval Zone (کامپانین میانی تا پسین)، Radotruncana calcarata Total Range Zone (کامپانین پسین)، Globotruncanella havanensis Partial Range Zone(کامپانین پسین)، Globotruncana aegyptiaca Interval Zone (کامپانین پسین) ، Gansserina gansseri Interval Zone (کامپانین پسین- ماستربشتین پیشین)، Contusotruncana contusa Interval Zone(ماستربشتین پسیین). در برش مورد مطالعه برخلاف دیگر مناطق پهنه لرستان، بخشهای سیمره و امام حسن گسترش ندارد. ضخامت سازند گورپی در تاقدیس چناره نسبت به دیگر برشهای بسیار کمتر میباشد.
پرونده مقاله
محاسبه میزان کوتاه¬شدگی، زاویه بین یالی، شیب راندگی اصلی و درصد نازک¬شدگی پيش¬یال نسبت به پس¬یال در بخش¬های میانی و شمال غربی تاقدیس سولابدر، سبک چین¬خوردگی وابسته به انتشار گسل را در این بخش¬ها نشان می¬دهد. همچنین محاسبه این پارامتر¬های هندسی در بخش جنوب شرقی تاقدیس سو چکیده کامل
محاسبه میزان کوتاه¬شدگی، زاویه بین یالی، شیب راندگی اصلی و درصد نازک¬شدگی پيش¬یال نسبت به پس¬یال در بخش¬های میانی و شمال غربی تاقدیس سولابدر، سبک چین¬خوردگی وابسته به انتشار گسل را در این بخش¬ها نشان می¬دهد. همچنین محاسبه این پارامتر¬های هندسی در بخش جنوب شرقی تاقدیس سولابدر، سبک چین-خوردگی جدایشی گسل خورده را نشان می¬دهد. تغییر کلاس چین¬خوردگی از رده 1c به رده¬های 2 و 3 و همچنین تغییر سبک چین از چین¬های جدایشی به سبک انتشار گسلی، نشانه افزایش کوتاه¬شدگی، پیشرفت دگرشکلی و تکامل چین¬خوردگی از بخش¬ جنوب شرقی که در مرحله ابتدایی سیستم گسلش راندگی است به بخش میانی و شمال غربی که در مراحل تکامل یافته سیستم گسلش راندگی هستند، می¬باشد. تفسیر مقاطع لرزهای عمود بر تاقدیس سولابدر در بخش های مختلف نشان می¬دهد تاقديس سولابدر به دليل عملكرد گسل¬هاي راندگی در یال-هاي شمالي و جنوبي بهصورت گوهای بالا برجسته نسبت به ساختارهاي مجاور خود بالاتر قـرار گرفتـه اسـت. در تاقدیس سولابدر عملکرد و رفتار متحرک واحد¬های مارنی- شیلی سازند¬های پابده و گورپی، با توجه به ضخامت زیاد و رئولوژی شکل¬پذیر آن بهعنوان افق جدایشی میانی، سبک¬های متفاوت چین¬خوردگی در بالا و پایین این واحد را ایجاد کرده است و همچنین باعث شده است که جابجایی در محور تاقدیس¬های فوقانی و ژرفی رخ دهد.
پرونده مقاله